مهدی موعود (عج)
مهدی موعود (عج)
او خواهد آمد

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 " اللهم کن لولیک الحجـة بن الحسـن صلواتک علیه و علی آبائـه فی هذه السـاعه و فـی کل  ساعة ولیاً و حافظاً وقائداً وناصراً و دلیلاً و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا  و تمتعه

 

فیها طویلا " 

 

                                                                 

 

محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف  صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.

 

تولد امام زمان (عج) پنهان نگاهداشته شد و امام حسن عسکری (ع) خبر آن را تنها به عده ای از شیعیان داده بود. حضرت در سال ٢٦٠ هـ ق پس از وفات پدر به امامت رسید. امامت ایشان بنا به حدیثهای بسیاری بود که از پیامبر (ص) و امامان پیشین روایت شده بود. امام زمان (عج) پس از آنکه بر جنازه پدر نماز گزارد از چشم مردمان پنهان شد. سبب پنهان شدن آن حضرت این بود که خلیفه های عباسی تصمیم به کشتن او داشتند.

 

 بنا به اخبار و روایات شیعه غیبت آن حضرت دو بار صورت گرفته است. دوران غیبت نخست را که تا سال 329 هـ ق ادامه داشت دوران غیبت صغرا یا دوره نیابت خاصه می نامند. در این سالها امام  به وسیله چهار نفر از نمایندگان خاص خود با شیعیان ارتباط داشت. این چهار تن که آنان را نواب اربعه (نایبان چهارگانه) می خوانند عبارتند از:

 

 ١- عثمان بن سعید بن عمری، از یاران امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) او به دستور امام حسن عسکری تا پایان عمر نایب امام زمان (عج) بود.

 

٢- ابوجعفر محمدبن عثمان بن سعید، از شاگردان یاران امام حسن عسکری که پس از مرگ از پدرش، عثمان بن سعید بن عمری، نیابت امام زمان (عج) را به عهده گرفت، او در سال ۳۰۴ یا ۳۰٥ هـ ق در بغداد درگذشت.

 

 ۳- حسین بن روح نوبختی که دستیار محمدبن عثمان بن سعید بود و پس از مرگ وی نیابت امام را به عهده گرفت و در سال ۳۲٦ در بغداد درگذشت.

 

 ٤- علی بن محمد سُمری که بنا به وصیت حسین بن روح نوبختی نایب امام شد و در حدود دو سال رابط امام و شیعیان بود. او در نیمه شعبان ۳٢۹ در بغداد درگذشت.

 

 ـ با مرگ علی بن محمد سمری دوره غیبت صغرا یا نیابت خاصه پایان یافت و دومین دوره غیبت آن حضرت، یعنی دوران غیبت کبری، آغاز شد. این دوره تا ظهور امام زمان ادامه خواهد یافت. آخرین نامه و دستوری که سمری از امام زمان دریافت نمود به مضمون ذیل نقل شده است:

 

ـ «بسم الله الرحمن الرحیم، ای علی بن محمد سمری خدا اجر برادران ترا در مصیبت تو بزرگ گرداند. تو بعد از شش روز خواهی مرد. پس خود را آماده کن و به احدی برای جانشینی خود وصیت نکن. زیرا غیبت تامه آغاز می شود و دیگر ظهوری نخواهد بود مگر به اذن خدای تعالی و آن بعد از طول زمان و قساوت قلبها و پر شدن زمین از جور خواهد بود. زود باشد که در بین شیعیان کسانی بیایند که ادعای مشاهده کنند، هر کس مدعی مشاهده من قبل از خروج سفیانی و صیحة آسمانی بشود کذاب و مفتری است. و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.»

 

ـ دوره غیبت کبری را دوران نیابت عامه نیز می نامند. نیابت عامه به این معنی است که در این دوره راهنمایی شیعیان به عهده فقهایی عالم از شیعیان است، که دارای شرایط تعیین شده برای راهنمایی هستند. در این دوره کسی مستقیماً از طرف امام زمان (عج) برای نیابت تعیین نمی شود.

 

ـ سبب واقعی پنهان شدن امام زمان (عج) از چشم مردمان در حدیثها بیان نشده است. حتی گروهی گفته اند علت غیبت بعد از ظهور امام زمان (عج) آشکار خواهد شد. اما از دلائل مهم غیبت، حفظ وجود امام از گزند دشمنان به فرمان خدا برای مصلحت اسلام و مسلمانان است. گذشته از این، غیبت امام زمان (عج) فقط از نظر ظاهری  است و از نظر معنوی رابطه او با مردم قطع نشده است.

 

در حدیثی از پیامبر (ص) درباره دوره غیبت امام زمان (عج) نقل شده، آمده است که ایشان مانند خورشید پنهان شده در پس ابر است که دیده نمی شود، اما انوارش به زمین می رسد وبه آن سود می رساند، همه مسلمانان، به دلیل حدیث هایی که از پیامبر (ص) روایت شده است، معتقدند که مهدی (عج) روزی ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد ساخت. امام تنها شیعیان هستند که به امامت او در دوران غیبت نیز معتقدند.....


ـ در دوران غیب کبری افراد بسیاری ادعای مهدویت کرده اند از جمله غلام احمد قادیانی، موسس فرقه قادیانی هند در ۱٢۳٥ هـ ق، سید علی محمد شیرازی معروف به سید باب، موسس فرقه بابیان در ایران، که به سال 1266 هـ ق در تبریز کشته شد و محمد احمد معروف به مهدی سودانی که در ۱۳۰٢ هـ ق (۱٨٨۱ م) در سودان بر ضد استعمارگران انگلیسی قیام کرد.....

 





نوشته شده در تاریخ جمعه 21 بهمن 1398 توسط امیر خادمی

سلام بر امام، سلام بر پدري مهربان که خدا کند دستش را از روي سر ما بر ندارد سلام بر محبوبم سلام بر قلب خوبي ها .

خدا کند که شما من و امثال من را به فرزندي قبول کنيد و خدا را شکر مي گويم که چنين امام و چنين پدري دارم .

شما صاحب الزمان هستيد شما صاحب الزمان هستيد شما مالک اين زمانيد، اي کاش امشب که شهادت جد بزرگوارتان هست ،شما ظهور مي کرديد تا که تسکيني بر قلب من و تمام جهان مي شد ، من تمام لحظه ها، ثانيه ها را مي شمارم تا ظهور شما و اميدوارم روزي در رکاب شما بجنگم و جانم را فداي شما بکنم ،اگر مرا روزي هفتاد بار بکشند محبت شما در قلب من کم نمي شود.

من شما را به مادرتان نرجس خاتون قسم مي دهم که مرا کمک کنيد تا در راه شما حرکت کنم و اقلاً شيعه شما شوم که مثل پدري مهربان دست نوازش و مهرباني بر سر همه ما کشيده ايد ،گاهي فکر مي کنم که اگر من پدر و مادر مسلمان نداشتم الان چه مي کردم چه بودم شما را آيا مي شناختم؟ آيا خداي متعال را مي شناختم؟ نمي دانم ولي مي دانم و ايمان دارم که شما ما را فراموش نمي کرديد ، و اين اعتقاد من است، نمي توانم فکر کنم که بدون شما زندگي چه مزه اي دارد و چگونه فکري مي کردم ولي مي دانم مثل بسياري از جوانان ديگر اميدي در زندگي نداشتم.

واقعاً اميد تمام جوانان شيعه شما هستيد مي دانم چون خيلي کاهلم زياد از شما خبر ندارم ولي مي بينم و حس مي کنم و با تمام وجود ايمان دارم که شما مراقب من و تمام جوان ها هستيد ، وقتي فکر بدي مي کنم که مثلاً از کسي ناراحت مي شوم شما خوبي هاي آن شخص را مي گوييد يا اگر قصد کار بدي پيدا مي کنم شما جلوي من را مي گيريد ، مثل امروز صبح که شما مانع شديد که من بين طلوعين را بخوابم و من را از گناه حتمي که شکستن عهدم بود نجات داديد ، شعار من اين است که ايمان بر معجزه مقدم هست و به اين ايمان دارم .

مي دانم که روزي مي شود که شما ظهور مي کنيد و گل لبخند را روي لبان تمام شيعيانتان مي کاريد ، و بر قلبشان نور مي انداريد ، خدايا شکر مي گويم که هدفي والا دارم که براي او مي جنگم و تلاش مي کنم و اگر خدا بخواهد جانم را فداي اين هدف مي کنم و مي دانم هدف از سير وسلوک رسيدن به اين هدف است .

ايمان دارم که خدا من را فراموش نمي کند اگر تمام دنيا روي سرم خراب شود باز ايمان دارم که خدا من را فراموش نکرده ، شايد با اين وسيله مي خواهد در اين سفر من را امتحان کند .

وقتي فکر مي کنم که چنين پدري مهربان و بزرگوار چون شما غائب است اشک هايم بر گونه هايم حلقه مي زنند و فرو مي ريزند و در آن لحظه با تمام وجود فکر مي کنم که تمام چيزها به گريه در مي آيند .

دوست دارم که روي ماه شما را ببينم اما مي دانم که اگر روح خوبي داشته باشم که تزکيه شده باشد تمام لحظات در خدمت شما هستم چون شما نظاره گر تمام اعمال من هستيد و اميدوارم لياقت اين را داشته باشم که در قيامت در نامه اعمالم نوشته باشند که در رکاب معشوق خود جنگيده





نوشته شده در تاریخ سه شنبه 2 اسفند 1390 توسط امیر خادمی

در يك جمع بندى كلى اين وظايف را می ‏توان، به چهار دسته تقسيم كرد:
1. وظايفى كه در چهارچوب خواندن صلوات و دعا براى ظهور آن حضرت، دعا براى سلامتى آن امام عزيز و توسل به آن جناب ترسيم مى‏شوند.

2. وظايفى كه بار عملى بيشترى دارند، مانند دادن صدقه براى سلامتى آن امام، رفتن به حج و دادن صله و هديه براى آن حضرت و پرداختن حقوق مالى، از جمله سهم امام(ع).

3. تكاليفى كه بار اعتقادى دارند، مانند معرفت به امام زمان(عج) و استوار كردن اعتقادات بر معيارى صحيح.

4. وظايفى كه علاوه بر استفاده از موارد بالا، بار عملى مهم و اساسى پيدامى‏كنند، مانند مبارزه با مدعيان دروغين مهدويت، پيروى از آن بزرگوار، دفاع در برابر مهاجمان به جامعه اسلامى، تلاش براى آماده كردن زمينه ظهور از طريق اصلاح امور اجتماع، مانند امر به معروف و نهى از منكر.





نوشته شده در تاریخ سه شنبه 2 اسفند 1390 توسط امیر خادمی

آياتي در قرآن دلالت دارد كه حكومت روي زمين بدست مؤمنين و مستضعفين و صالحين تشكيل و اداره مي‌شود و هدف اصلي از خلقت كه ايجاد عبوديت خالص در سطح كل جامعه است تحقق پيدا مي‌كند و در رأس حكومت حضرت ولي عصر(ع) قرار دارند. و خداوند در آيه 5 سوره قصص مي‌فرمايد: « وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ».
ـ همچنين روايات بسياري درباره تشكيل حكومت عدل الهي جهاني توسط حضرت مهدي(ع) از ائمه اطهار(ع) رسيده است كه همه حكايت از اين دارد كه تاريخ با ظهور حضرت تازه شروع و آغاز مي‌شود نه به پايان برسد، و شايد برخي ظهور را با قيامت خلط كرده باشند.
... قال رسول الله(ص) في حديث عن الله عزوجل يقول في آخره عن المهدي(ع): و لانصرنه بجندي و لامدنه بملائكتي حتي يعلن دعوتي و يجمع الخلق علي توحيدي، ثم لاديمن ملكه و لاداولن الايام بين اوليائي الي يوم القيامة؛ در آخر حديث طولاني پيامبر(ص) فرمودند: خداوند فرموده: امام مهدي(ع) را با لشگريان خود ياريش مي‌كنم و با فرشتگانم به او مدد مي‌رسانم تا آنكه دعوتم را آشكار كند و مردمان را بر توحيد و خداپرستي گرد آورد. سپس ملكش(حكومتش) را تداوم بخشم و روزگار را در اختيار اولياي خود قرار دهد تا روز قيامت فرارسد.
بنابراين با ظهور امام زمان(ع) نه تنها دنيا به پايان نرسيده بلكه شروع حكومت عدل جهاني است كه خداوند وعده آن را به مردم داده است.

 

 





نوشته شده در تاریخ سه شنبه 2 اسفند 1390 توسط امیر خادمی

در قرآن مجيد از شيطان نقل ميکند که پس از اينکه به دليل سجده نکردن بر انسان و تمرد از دستور الهي، رانده شد، به خداوند عرض کرد: " قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ"؛"پروردگارا! مرا تا روزي که بر انگيخته خواهند شد مهلت ده"(حجر، 36). شيطان در اين درخواست دو مطلب را از خداوند متعال خواسته است: 1. به او مهلت داده شود، 2. اين مهلت تا قيامت و روز مبعوث شدن بندگان ادامه داشته باشد.
پاسخ حضرت حق تعالي به او چنين است: " قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ * إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ؛تو از مهلت يافتگاني، تا روز و وقت معلوم"(حجر، 37و38) خداوند متعال به او مهلت داده است و درخواست اولي او را اجابت کرده است. اما درخواست دوم او او را که خواسته بود تا روز قيامت مهلت داشته باشد اجابت نشده است، بلکه تا روز و وقت معلوم به او مهلت داده شده است. پسرش اين است که " وقت معلوم" چه زماني است؟ در بحار الانوار، ج60 ص221، از امام صادق(ع) روايتي وارد شده است ابن وهب از امام درباره سرنوشت ابليس در آيه پرسش ميکند که اين روز، چه روز و زماني ااست؟ امام ميفرمايند: "اي وهب! آيا تصور ميکني که آن روز زماني است که خدا در آن روز مردم را مبعوث ميکند؟(چنين نيست) بلکه خداوند ابليس را تا روز قيام قائم ما مهلت ميدهد. در آن زمان حضرت، ابليس را محم ميگيرند و گردن او را ميزند و آن روز، زمان معلوم است."
هدف اصلي انسان سعادت است و سعادت در جامعه بشري با حکومت حضرت مهري(ع) حاصل ميشود که در آن زمان زمين پر از عدل و داد ميشود و خبري از کفر و ظلم نيست. در آن زمان، قلبها از وسوسههاي شيطاني پاک ميشود و فساد نابود ميگردد. در اين روز، ابليس که کاري جز وسوسه و به انحراف کشاندن جامعه بشري ندارد، به عنوان اصل فساد، گردن زده ميشود پس منظور از کشته شدن ابليس و شيطان به دست حضرت، به قتل رساندن شيطان و پايان مهلتي است که به شيطان داده بود.
البته قتل شيطان و ابليس، به معناي از بين رفتن همه شياطين به ويژه انسانهاي شيطان صفت نيست، زيار تکليف برقرار است و تکليف دائر مدار اختيار خير و شر است و برخي انسانها هتسند که نقش شيطان را بر عهده دارند. ضمن اينکه نفس اماره نيز اتس. امام رئيس شيطانها را که نقشي اساسي براي انحراف و گناه دارد از بين ميبرد.
براي آگاهي بيشتر به تفسير الميزان، ج14، ص167ـ 169 ذيل آيه 38 از سوره مبارکه حجر و ص 184 ذيل بحث روايي آيه مذکور مراجعه شود.

 

 





نوشته شده در تاریخ سه شنبه 2 اسفند 1390 توسط امیر خادمی

براساس مسلمات و روایات قطعی، امام عصر (عج) زنده است و زندگی می کند و براساس بعضی از روایات هنگام ظهور آن حضرت خیلی ها او را شناخته و متوجه می شوند که قبل از این با او آشنایی داشته اند. ایشان یک زندگی طبیعی عینی و خارجی دارد، منتها با عمری طولانی. آن حضرت در میان مردم و در دل جامعه‏ها رفت و آمد دارد و در نقاط مختلف زندگی می‏کند ولی به صورت ناشناس.[1]امام صادق - علیه السلام - می‏فرمود: مردم امام خود را گم می‏کنند، او در موسم حج حاضر می‏شود و مردم را می‏بیند ولی آنان او را نمی‏بینند.[2]

قطعاً زندگی امام عصر (عج) یک زندگی عادی نیست و جنبه های غیبی آن افزون تر از جنبه های طبیعی آن است، با این حساب جزئیات زندگی آن حضرت بر ما معلوم نیست و ما نمی توانیم فراتر از آنچه در بیان معصومین علیهم السلام وارد شده به راحتی از آن خبر دهیم.





نوشته شده در تاریخ سه شنبه 2 اسفند 1390 توسط امیر خادمی

 چگونگي قيام ولی عصر

همه می‌خواهند بدانند که در جریان قیام جهانی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه حوادثی روی می‌دهد، حرکت امام از کجا و چگونه آغاز می‌شود، شیوه برخورد امام با گروه‌های مخالف چگونه است و بالاخره چگونه آن حضرت بر تمامی جهان غلبه خواهد کرد و رشته امور جهان را به دست خواهد گرفت این‌گونه سؤال‌ها فکر و اندیشه هر انسانِ مشتاق ظهور را به خود مشغول می‌کند. ولی واقعیت این است که سخن گفتن درباره حوادث مربوط به ظهور کاری بسیار مشکل است؛ چون گزارش دادن از آینده و اتفاقاتی است که هنوز واقع نشده است و به طور طبیعی نمی‌توان اطلاع دقیقی از آن رویدادها داشت.
بنابراین آنچه در این بخش می‌آوریم حوادث و رخدادهای روزگار ظهور امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که برابر روایات در کتاب‌های متعدد نقل گردیده است و تنها می‌تواند دور نمایی کلّی از رویدادهای ایام ظهور را پیش روی خوانندگان ترسیم کند.

چگونگی قیام

وقتی ظلم و تباهی چهره عالم را سیاه و ظلمانی کرده است و آنگاه که ستمگران گستره زمین را جولانگه بدی‌ها و نامردی‌ها ساخته‌اند و مظلومان جهان، دست یاری خواهی را به آسمان گشوده اند؛ ناگهان ندایی آسمانی، سیاهی شب را می‌درد و در ماه خدا، رمضان، ظهور موعود بزرگ را بشارت می‌دهد۱، قلب‌ها به تپش می‌افتد و چشم‌ها خیره می‌گردد! شب پرستان، مضطرب و هراسان از طلوع صبح ایمان، در پی راه چاره‌ای هستند و منتظران مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از هر کسی سراغ کوی یار می‌گیرند و برای دیدار او و حضور در زمره یاوران او سر از پا نمی‌شناسند.
در آن زمان، سفیانی که بر منطقه وسیعی مانند سوریه، اردن و فلسطین سلطه دارد سپاهی را تجهیز می‌کند تا با امام مقابله کند. لشگر سفیانی که در مسیر مکّه به تعقیب امام پرداخته است در محلی به نام بیداء به کام زمین می‌رود و نابود می‌گردد.۲
پس از شهادت نفس زکیه۳ به فاصله کوتاهی، امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در سیمای مردی جوان در مسجدالحرام ظهور می‌کند در حالی که پیراهن مبارک پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را بر تن دارد و پرچم پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را به دست گرفته است. او به دیوار کعبه تکیه می‌زند و در بین رکن و مقام۴ سرود ظهور را زمزمه می‌کند و پس از حمد و ثنای الهی و درود و سلام بر پیامبر و خاندان او می‌فرماید:
«ای مردم ما از خدای توانا یاری می‌طلبیم و نیز هر کس از جهانیان را که به ندای ما پاسخ دهد به یاوری می‌خوانیم.»
آنگاه خود و خاندانش را معرفی می‌کند و ندا می‌دهد:
«فَاللّه اللّه فینا لاتَخْذُلُونا وَانْصُرُونا ینْصُرْکُمُ اللّهُ تَعالی؛
درباره رعایت حقوق ما، خدا را در نظر بگیرید. ما را ]در میدان عدالت گستری و ستم ستیزی[ تنها نگذارید و یاریمان کنید که خدا شما را یاری خواهد کرد.»
پس از پایان گرفتن سخنان امام، آسمانیان بر زمینیان سبقت می‌گیرند و گروه گروه فرود می‌آیند و با امام بیعت می‌کنند در حالی که پیشاپیش آنها فرشته وحی، جبرئیل با امام دست همراهی می‌دهد. آنگاه ۳۱۳ ستاره زمینی که از نقاط مختلف عالم به سرزمین وحی آمده‌اند بر گرد خورشید تابناک امامت حلقه زده و پیمان وفا داری می‌بندند و این جریان سبز جاری است تا آنکه ده هزار سرباز جان بر کف در اردوگاه امام(علیه السلام) حضور می‌یابند و با آن فرزند پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) بیعت می‌کنند.۵
امام(علیه السلام) با خیل یاوران، پرچم قیام را برافراشته و به سرعت بر مکه و اطراف آن مسلط می‌شوند و سرزمین پیامبر را از وجود نااهلان، پاک می‌کنند. آنگاه راهی مدینه می‌شود تا سایه عدالت و مهر را بر آن بگستراند و سرکشان شهر را بر جای خود بنشاند. سپس عازم عراق گشته و شهر کوفه را به عنوان مرکز حکومت جهانی برمی گزیند و از آنجا به مدیریت قیام می‌پردازد و برای دعوت جهانیان به اسلام و زندگی در پرتو قوانین قرآن و در هم کوبیدن بساط ظلم و ستم، یاران و سپاهیان نور را به نقاط مختلف عالم گسیل می‌دارد.
امام(علیه السلام) یک به یک سنگرهای کلیدی جهان را فتح می‌کند زیرا که علاوه بر یارانِ وفادار و مؤمن، از امداد فرشتگان الهی نیز برخوردار است و مانند پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) از لشگر رعب و وحشت مدد می‌گیرد و خداوند توانا چنان ترسی از او و یارانش در دل‌های دشمنان می‌افکند که هیچ قدرتی را توان رویارویی با آن حضرت نیست.
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
«قائم از ما به وسیله رُعب (وحشت در دل دشمنان) یاری می‌شود.»۶
گفتنی است یکی از نقاط جهان که به وسیله سپاه امام فتح می‌شود بیت المقدس است۷و پس از آن واقعه بسیار مبارکی اتفاق می‌افتد که در جریان قیام و انقلاب امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرنوشت ساز است و جبهه آن حضرت را تقویت می‌کند و آن فرود آمدن حضرت عیسی(علیه السلام) از آسمان است. حضرت مسیح(علیه السلام) که به فرموده قرآن زنده است و در آسمان‌ها به سر می‌برد به زمین می‌آید و پشت سر امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نماز می‌ایستد و بدین وسیله فضیلت و برتری پیشوای دوازدهم شیعیان را بر خود و پیروی خود را از امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به همگان اعلام می‌کند.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«سوگند به آن کس که مرا به حق برانگیخت در حالی که بشارت دهنده مردمان باشم، اگر از عمر دنیا نمانده باشد مگر یک روز، خداوند آن روز را چنان طولانی می‌کند تا فرزندم مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آن قیام کند، پس از آن عیسی بن مریم(علیه السلام) فرود می‌آید و پشت سر مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نماز می‌خواند.»۸
به دنبال این اقدام حضرت عیسی(علیه السلام) بسیاری از مسیحیان که جمعیت فراوانی از جهان را تشکیل می‌دهند به پیشوای شیعیان، ایمان می‌آورند. گویی خداوند، عیسی(علیه السلام) را برای چنان روزی حفظ کرده است تا چراغ هدایتی برای حق طلبان باشد.
البتّه ظهور معجزات به دستِ هدایتگر حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و طرح مباحث فکری برای راهنمایی بشریت از برنامه‌های انقلاب بزرگ مهدوی است که راه را برای هدایت مردم باز می‌کند.
در همین راستا امام(علیه السلام)، الواح تورات تحریف نشده ـ کتاب مقدس یهود ـ را که در نقاط خاصی از دنیا دفن شده است خارج می‌کند۹ و یهودیان که نشانه‌های امامت او را در الواح می‌بینند، به آن حضرت ایمان می‌آورند. و پیروان ادیان دیگر نیز با مشاهده این تحول بزرگ و نیز شنیدن پیام حق امام و دیدن معجزات از آن حضرت، گروه گروه به آن حضرت می‌پیوندند و اینگونه است که وعده حتمی پروردگار محقّق می‌گردد و اسلام عزیز همه عالم را می‌گیرد. همان‌گونه که قرآن کریم بشارت داده است:
هُوَالَّذِی? اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه ۱۰؛?وَلَوْکَرِهَ الْمُشْرِکُونَ
و او خدایی است که پیامبرش را با (دلائل) هدایت و دین حق فرستاد تا (سرانجام) آن را بر همه دین‌ها غالب گرداند اگرچه کافران را خوش نیاید.
با توجه به تصویری که ترسیم شد تنها قلدران و ظالمان می‌مانند که حاضر به تسلیم شدن در برابر حق و حقیقت نیستند و این عده در مقابل جریان غالب و اکثریت مؤمنان تاب مقاومت ندارند و با شمشیر عدالت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به کیفر اعمال ننگین خود خواهند رسید و زمین و اهل آن برای همیشه از شرّ و فساد آنها ایمن خواهد شد.





نوشته شده در تاریخ سه شنبه 2 اسفند 1390 توسط امیر خادمی




وقتي كه اوضاع عمومي جهان مساعد شد و افكار مردم جهان براي پذيرش حكومت حق و عدالت آماده گشت نوبت انقلاب مهدي موعود فرا مي رسد، و خداوند به آن حضرت اذن و اجازه نهضت مي دهد. در اين زمان است كه امام مهدي عج در مكه ظاهر مي شود و انقلابي بزرگ، انقلاب جهاني خود را اغاز مي كند. چنانكه مفضل از حضرت صادق ع پرسيد: اي آقاي من، حضرت مهدي عج از كجا و چگونه ظهور مي كند؟ حضرت فرمود: اي مفضل! او به تنهايي ظهور مي كند و به تنهايي كنار خانه كعبه مي آيد و به تنهايي شب را در آنجا مي گذراند.
بحار الانوار، علامه مجلسي، ج53، ص7
و امام باقر ع فرموده است: هنگامي كه قائم عج از مكه خروج كند، منادي او ندا در مي دهد كه: هلا، هيچ كس غذا و آشاميدني بر ندارد، و او با خود سنگ موسي بن عمران را به همراه مي برد، كه آن بار شتري است. پس در هيچ منزلي فرود نمي آيد، مگر اينكه چشمه ها از ان جاري مي گردد.
غيبت نعماني، باب 13، ص 344
لذا از امور قطعي و مسلم زمان ظهور حضرت مهدي عج اين است كه آن جناب از مكه خروج مي كند.





نوشته شده در تاریخ سه شنبه 2 اسفند 1390 توسط امیر خادمی

ظهور


چنانكه گفته شد يكي از علائم حتمي ظهور امام زمان عج شنيدن نداي آسماني است. اما اينكه اين ندا چيست و چگونه شنيده مي شود مطلبي است كه پاسخش را در روايات اهل بيت عليهم السلام جستجو مي نماييم.

امام صادق ع در جواب به اين سوال كه صداي آسماني چگونه شنيده مي شود؟ فرمود: اول روز، گوينده اي از آسمان صدا مي زند به طوري كه تمامي مردم با زبانهاي مختلف خود آن را مي شنوند و مي گويند:‌ اگاه باشيد!كه حق در پيروي از علي ع و شيعيان اوست؛ آنگاه شيطان در آخر همان روز، ز زمين صدا مي زند:‌آگاه باشيد! ككه حق در پيروي از عثمان و پيروان اوست. در آ» هنگام است كه ال باطل دچار ترديد مي شوند.

كتاب الغيبه، شيخ طوسي، ص266

و از رواياتي استفاده مي شود كه اين صداي آسماني كهمردم را دعوت پيروي از حق مي كند ندا و صداي حضرت جبرئيل است چنانكه محمد بن مسلم روايت مي كند:

گوينده اي از آسمان، قائم را به نام صدا مي زند، به طوري كه مردم شرق و غرب آن را مي شنوند و از وحشت آن، هر كس خوابيده بيدار شده مي ايستد و هر كس ايستاده روي زمين مي نشيند و هر كس نشسته بر مي خيزد و ان صداي جبرئيل امين است.





نوشته شده در تاریخ سه شنبه 2 اسفند 1390 توسط امیر خادمی

اتفاقاتى که در دوره ظهور امام مهدى(عج) مى‏افتد، بسیار است. با بهره مندى از روایات اهل بیت(ع) تنها به بیان چند رخداد مهم اشاره مى‏کنیم:
1- اعلان ظهور: اولین حادثه‏اى که بعد از ظهور امام زمان(ع) شکل مى‏گیرد، اعلام ظهور امام زمان(ع) است. ظهور حضرت به وسیله منادى آسمانى اعلام مى‏گردد، آن گاه حضرت در حالى که به کعبه تکیه داده است، با دعوت به حق، ظهور خود را اعلام مى‏دارد.(1) دعوت حضرت هم به منظور اعلام ظهور حضرت است و هم به منظور فراخوان عمومى جهت پذیرش حکومت جهانى صورت مى‏گیرد. امام على(ع) فرمود: «هنگامى که منادى از آسمان ندا مى‏دهد: حق از آنِ آل محمد است و اگر طالب هدایت و سعادت هستید، به دامان آل محمد چنگ زنید، حضرت مهدى(عج) ظهور مى‏کند»(2)
2- رجعت و بازگشت برخى از مؤمنان صالح و پیامبران الهى مانند حضرت عیسى(ع) که در رکاب حضرت مهدى(عج) خواهند بود و در قیام و مبارزه او با ستمگران شرکت دارند.
3- مبارزات امام زمان(عج): یکى از حوادث مهم که بعد از ظهور امام زمان(ع) به وجود مى‏آید، مبارزه امام با دشمنان و مخالفان ظهور است. برخى از افراد و گروه‏ها حکومت عدالت گستر امام زمان(ع) را بر نمى‏تابند و با حضرت به جنگ مى‏پردازند. مخالفان امام را افراد و گروه‏هاى مختلف تشکیل مى‏دهند(3) و سیاست امام در برابر آن‏ها متفاوت است.
امام زمان(ع) نخست همگان را به دین و صلح فرا مى‏خواند و با مدارا با آن‏ها رفتار مى‏نماید.
امّا دشمنان دعوت امام را نادیده مى‏گیرند و به جنگ با امام مى‏پردازند. امام با بهره‏گیرى از همه قدرت و امکانات، با دشمنان برخورد مى‏کند، و جنگ سختى به وقوع مى‏پیوندد.(4) از جمله جنگ امام زمان(عج) با دجال(5) و سفیانى.(6)
4- پیروزى امام زمان(عج): در این درگیرى‏ها سرانجام حضرت پیروز مى‏شود. در برخى روایات از پیروزى امام بر شرق و غرب،(7)، جنوب و قبله(8) گزارش شده است.
امام باقر(ع) فرمود: «حضرت قائم از ما است و فرمانروایى حضرت شرق و غرب را فرا مى‏گیرد».(9) از پیامبر اسلام(ص) گزارش شده است که حضرت مهدى(عج) لشکریانش را به سراسر زمین گسیل مى‏دارد.(10)
5- تشکیل حکومت جهانى و برچیده شدن مرزهاى جغرافیایى:
امام مهدى(عج) حکومت جهانى تشکیل مى‏دهد و مرزهاى جغرافیایى را بر مى‏چیند. این حکومت همان حکومت آرمانى موعود است که از آن در روایات گاهى به مدینه »فاضله« سخن گفته شده است.(11) گاهى به جامعه مطلوب و گاهى به «دولت کریمه» یاد شده است.
حکومت جهانى امام زمان(ع) از مؤلّفه‏ها و شاخصه هایى برخوردار است که تحقق هر کدام از آن‏ها مى‏تواند یکى از حوادث بعد از ظهور امام زمان(ع) محسوب شوند، از جمله:
أ) گسترش عدالت:
یکى از ویژگى‏هاى حکومت امام زمان(ع) عدالت است. عدالت عنصر گم شده‏اى است که همگان دنبال آن هستند. این گمشده در حکومت امام زمان تحقق پیدا مى‏کند.
پیامبر اسلام فرمود: «یملاء الأرض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئتْ ظلماً و جوراً»؛(12) امام زمان(ع) حکومت را به گونه‏اى سازماندهى مى‏کند که دیگر واژه ستم از ذهن‏ها رخت بر مى‏بندد و کسى به دیگرى ظلم نمى‏کند؛
ب) گزینش کارگزاران شایسته:
طبیعى است که حکومت آرمانى امام زمان(ع) که رهبرى آن را امام مصلح و پارسا بر عهده دارد، کارگزاران آن نیز از صالحان و پارسایان خواهند بود، از این رو در روایات آمده است که دولت امام زمان(ع) را برخى از پیامبران و جانشینان آنان و صالحان و از اصحاب پیامبر اسلام(ص) تشکیل مى‏دهند. حضرت عیسى(ع) به امام زمان(ع) مى‏گوید: »من به عنوان وزیر فرستاده شده‏ام؛ نه امیر و فرمانروا.(13)
6- رشد آگاهى و دانش: یکى از حوادث بسیار مهم رشد دانش و صنعت در عصر امام زمان(ع) است. دوره ظهور دوران گسترش علم و دانایى است و مدینه فاضله اسلامى «مدینة العلم» است. با آمدن آن منجى همان گونه که ظلم جاى خود را به عدل و داد مى‏دهد، دانایى و فرزانگى جایگزین جهل و نادانى مى‏شود و جهان از نور عقل و دانش آکنده مى‏گردد.(14)
7- رشد عقل و خرد ورزى: در این دوره بشر به حاکمیت عقلانیت نایل مى‏گردد.
در روایات آمده است که در عصر ظهور حضرت مهدى(عج) برکات خداوندى به بشر ارزانى داشته و دست رحمت ایزدى بر عقل‏هاى مردم کشیده مى‏شود و مردم از نظر عقل و بصیرت در وضع بى مانندى قرار مى‏گیرند.(15)
8- رفاه اقتصادى و معیشتى: به فرموده پیامبر اسلام(ص) در دوره حضور حضرت مهدى(عج) مردم به نعمت هایى نایل مى‏گردند که در هیچ زمانى سابقه ندارد. براى همگان برکات الهى از آسمان نازل مى‏شود و زمین چیزى از روییدنى‏هاى خود را پنهان نمى‏کند.(16)
سطح رفاه زندگى در این دوره به حدّى است که طبق روایات رسیده از امام صادق(ع) در این دوره فقیرى یافت نمى‏شود تا مردم زکات اموالشان را به او بدهند.(17)
9- برقرارى امنیت اجتماعى: در این دوره امنیت اجتماعى به نحو کامل برقرار مى‏گردد. به گونه‏اى که اگر زنى به تنهایى بخواهد از عراق به شام مسافرت نماید، در مورد امنیتش هیچ ترس و دلهره‏اى ندارد.(18)
10- رشد تربیتى و شکوفایى فرهنگى و اخلاقى: در این دوره افراد به رشد تربیتى و اخلاقى و جامعه به بالاترین درجه تعالى و شکوفایى نایل مى‏گردند. امام على(ع) فرمود: «چون قائم ما قیام کند، کینه‏ها از دل‏ها زدوده مى‏شود».(19) امام باقر(ع) فرمود: «هنگامى که قائم ما قیام کند، خداوند قواى فکرى مردم را تعالى مى‏بخشد و اخلاق آنان را به کمال مى‏رساند».(20)
در روایتى دیگر از آن حضرت نقل شده است که «در دوره ظهور، دوستى و یگانگى بین مؤمنان در نهایت خود قرار مى‏گیرد، به گونه‏اى که هر کس نیازمند باشد، بدون هیچ ممانعتى از جیب دیگرى پول بر مى‏دارد (و دیگرى هم از این کار راضى است».(21)
براى اطلاع بیشتر در این مورد به کتاب عصر زندگى و چگونگى آینده انسان و اسلام، پژوهشى در انقلاب جهانى حضرت مهدى(عج)، تألیف محمد حکیمى مراجعه نمایید.
در مورد بعد از ظهور حضرت مهدى(عج)؛ یعنى مدتى که حضرت مهدى (عج) حکومت مى‏کند، نیز بعد از آن دوره تا برپایى قیامت، نمى‏توان پاسخ قاطع و روشنى از روایات به دست آورد، چرا که در لابلاى روایات مدت حکومت حضرت مهدى(عج) نوزده سال و چند ماه،(22) هفتاد سال،(23) سیصد و نه سال،(24) آمده است.
در روایتى ذکر شده که بعد از حضرت مهدى(عج) فردى از اهل بیت سیصد و نه سال حکومت خواهد کرد.(25) و بعد قیامت برپا خواهد شد، یا یکایک امامان(ع) رجعت و حکومت مى‏کنند و سپس قیامت بر پا خواهد شد(26) و...
برخى از پژوهشگران اسلامى بیان داشته‏اند: در مورد مدت حکومت حضرت مهدى(عج) اگر چه برخى روایات حد معیّنى را بیان کرده‏اند و دوران حکومت حضرت را به هفت یا نه سال محدود نموده‏اند، لیکن این گونه روایات در منابع اهل سنّت ذکر شده، امّا عده‏اى بدون تحقیق این گونه روایات را در کتاب‏هاى شیعى وارد نموده‏اند. هیچ روایت صحیح السندى از امامان(ع) نرسیده است که دوران حکومت حضرت مهدى(عج) را محدود کرده باشد. این گونه روایات علاوه بر ضعف سند، با روح آیات و محتواى روایات متواترى (که وعده داده‏اند با ظهور و قیامت حضرت، زحمات انبیا به ثمر مى‏رسد: و جهان پر از عدل مى‏گردد) منافات دارد.(27)
مقام معظم رهبرى در این باره مى‏فرماید: «بعضى خیال مى‏کنند دوران ظهور حضرت بقیة اللَّه آخر دنیا است. من عرض مى‏کنم دوران ظهور بقیة اللَّه(ع) اوّل دنیا است. اوّل شروع حرکت انسان در صراط مستقیم است، با مانع کمتر یا بدون مانع، با سرعت بیشتر، با فراهم بودن همه امکانات براى این حرکت. اگر صراط مستقیم الهى را مثل یک جاده وسیع، مستقیم و هموارى فرض کنیم، همه انبیا در این چند هزار سال گذشته آمده‏اند تا بشر را از کوره راه‏ها به این جاده برسانند. وقتى به این جاده رسید، مسیر تندتر، عمومى‏تر، موفق‏تر، بى ضایعات یا کم ضایعات‏تر خواهد بود.
دوره ظهور، دوره‏اى است که بشریت مى‏تواند نفس راحتى بکشد. مى‏تواند راه خدا را طى کند. مى‏تواند از همه استعدادهاى موجود در عالم طبیعت و در وجود انسان به شکل بهینه استفاده کند».(28)
روایات تعیین کننده دوران حکومت امام زمان(ع) با دسته‏اى دیگر از روایات که با روح تعالیم قرآنى بیشتر توافق دارد، در تزاحم و تعارض است. مفضل بن عمر مى‏گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: مدت خلافت حضرت قائم(ع) چه مقدار است. حضرت در جوابم آیات 105 تا 108 سوره هود را تا «عطاء غیر مجذوذ» تلاوت فرمود، سپس در توضیح آیه فرمود: منظور از «عطاء غیر مجذوذ» این است که آن نعمت و عطا از ایشان بریده نمى‏شود بلکه نعمتى است دایمى و مُلْکى است که نهایت ندارد و حکمى است که منقطع نمى‏گردد و امرى است که باطل نمى‏شود، مگر به اراده و مشیّت حق تعالى و از آن اراده و مشیّت کسى جز ذات او، آگاه نیست.(29)
آیات مذکور بیانگر طولانى بودن نعمت‏هاى الهى براى اهل بهشت است. امام صادق(ع) با تلاوت آن و سپس تفسیر و تأویلش فرمود: »همان گونه که نعمت‏هاى الهى از اهل بهشت منقطع نمى‏گردد مگر به اراده خداوند، مدت خلافت حضرت قائم نیز بسیار طولانى است و از پایان آن کسى جز خداوند آگاهى ندارد».





نوشته شده در تاریخ سه شنبه 2 اسفند 1390 توسط امیر خادمی
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Blog Skin